ورتر، رماننویس جوانی خوشچهره و پرشور اما بیمسئولیت، برای انجام کاری از طرف مادرش به شهر فرستاده میشود. او به طور اتفاقی با شارلوت دوستداشتنی آشنا میشود. زیبایی و وفاداری او به آلبرت، نامزد باوقار و باثباتش، زندگی ورتر را زیر و رو میکند. ورتر و شارلوت وارد رابطهای عاطفی میشوند، در حالی که ورتر و آلبرت دوستی ناخوشایندی را آغاز میکنند. هر چه این سه نفر بیشتر با هم درگیر میشوند، پیمودن مسیرهای پیچیدهی شهوت، همذاتپنداری و عشق برایشان دشوارتر میشود.
جهت ارسال دیدگاه ، ابتدا در سایت لاگین کنید ورود به سایت